یافتههایی که تاریخ ایران را متحول کرد
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۰۶۴۸۵
مجموعه تاریخی نیاوران همزمان با هفته پژوهش، ششمین نشست از سلسله نشستهای «یک عمر تجربه» را به سید منصور سید سجادی ـ چهره ماندگار میراث فرهنگی، باستانشناس سرشناس ایرانی و سرپرست کاوشهای شهر سوخته ـ اختصاص داد.
به گزارش ایسنا، سجادی در این نشست با اشاره به پیشینهای از سالهای حضورش در عرصه باستان شناسی کشور اظهار کرد: دلیل حضورم در حوزه باستانشناسی به دوران تحصیلات مدرسه باز میگردد؛ در پایه ششم ابتدایی، تنها کتابی که عکس روی جلد آن انسانهای ابتدایی و عصر حجر بودند، تاریخ و جغرافیا بودند که همین امر زندگی مرا عوض کرد و به موضوع باستانشناسی علاقهمند شدم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این باستانشناس بیان کرد: باستانشناسی کار عشق است و کار کارمندی نیست و ساعت کار در آن معنی ندارد. اگر عشق به کار نباشد تبدیل به عاملی میشویم که جایی را کاوش کرده و تنها چند شیء داخل موزه قرار میدهد. حال آنکه بازسازی جامعه باستانی در باستانشناسی بسیار مهم است.
سرپرست کاوشهای شهر سوخته با بیان اینکه کار باستانشناسی با مردمشناسی فرق دارد، گفت: انسانشناس با حضور در جوامع با اشخاص صحبت میکند و سبک زندگی را ثبت و ضبط میکند، اما باستانشناس از خاک خاموش آثار را استخراج میکند و هدف از این کار، بازسازی جامعه انسانی است.
او اضافه کرد: به عنوان مثال زمانی که صحبت از مهر مادری میشود، مردمشناس این مهر را میبیند و لمس میکند، اما باستانشناس با مشاهده بقایای باستانی (اعم از انسانی و اشیاء) و تحلیل یافتهها به آن معنی میرسد.
سیدسجادی ادامه داد: یافتههای باستانشناسی نشان میدهد در سیستان و بلوچستان که محیطی خشک دارد هشت نوع انگور تولید میشده، اما امروز اصلا انگوری تولید نمیشود و این یافتهها در اختیار نهادها قرار داده میشود تا پتانسیلهای مناطق مشخص شده و از آن در برنامهریزیها بهره گرفته شود.
سید منصور سید سجادی در نمایشگاه « «شهر سوخته، اسطورهای که تاریخ شد» که هماکنون در موزه ملی برپاستاین چهره ماندگار میراث فرهنگی با بیان مثال دیگری در حوزه هنر گفت: تاریخ هنر «مرقع و ترصیع» تا ایلخانیان میرسد، اما در حفاری تعداد زیادی شانۀ مو یافت میشود که روی دسته آن کار ترصیع انجام شده و همین امر مشخص میکند که سابقه هنر مرصعکاری در ایران ۵۰۰ سال نیست و به ۵ هزار سال قبل باز میگردد.
این باستانشناس افزود: این یافتهها در تمامی علوم، کشاورزی، پزشکی، جواهرسازی و سایر رشتهها کمک میکند و به ما نشان میدهد که چنین تجربیات قدیمی بوده که ما را به اینجا رسانده است.
سیدسجادی گفت: الان با موبایل پیام میدهیم، درحالیکه هزاران مورد در شرق ایران (شهر سوخته) یافت شده است که نشان میدهد پیشینیان ما در گذشته پیامهای خود را به شکل علائمی (اشکالی) روی ظروف برای یکدیگر ارسال میکردند.
این باستان شناس بیان کرد: در قسمت غرب فلات ایران، اطلاعات پیش از تاریخ بسیار زیاد موجود است، اما شرق ایران مهجور باقی مانده بود و مردم کمتر آشنایی داشتند و در ۵۰ سال اخیر اطلاعات خوبی مربوط به این قسمت استخراج شده است.
او اظهار کرد: غربیها تمایل به القاء این موضوع داشتند که تمدن در بینالنهرین (غرب ایران) و سند (شرق ایران) وجود داشته و فلات ایران تنها گذرگاهی بوده است، اما این درست نیست. با کشف تمدن شهر سوخته و جیرفت این نتیجه حاصل می شود که این مناطق هیچچیز از غرب ایران و حتی بینالنهرین کم نداشتند.
سیدسجادی با تشریح تمدنهای شرق ایران گفت: در محدوده ای که تعیین کردیم، شرق ایران را میانه آسیا نامیدهایم و در این محدوده مناطق ۶ گانه تمدنی به مرکزیت «نمازگاه»، «ترنگ تپه و تپه حصار»، «ماندگار»، «سیستان»، «جیرفت» و «مهرگره» وجود دارند.
این باستانشناس افزود: سیستانی که بر اساس یافتههای باستانشناسی انگور و دو بار در سال گندم تولید میکرد، به دلیل جنگلزدایی توسط انسانها و مشکلات بستن سرچشمه رودخانهها به سرزمینی خشک تبدیل شده است.
سرپرست کاوشهای شهر سوخته با بیان اینکه در شرق ایران ۴ نقطه مهم وجود داشته است، گفت: تپه یحیی در جنوب کرمان از جمله این مناطق است که از هزاره هفتم تا هزاره اول قبل میلاد در آن زندگی وجود داشته، کار سنگ خیلی رایج بود و اشیاء و ظروف فراوانی در آنجا ساخته میشد.
او افزود: شهداد که در کناره دشت لوت قرار دارد از مراکز بسیار مهم فلزگری و ساخت اشیاء سنگ صابونی، فلزی و مرمر و شامل بخش مسکونی و صنعتی بوده است.
سیدسجادی اضافه کرد: مواد فرهنگی که در این منطقه پیدا شده، یگانه است؛ کشیدن تصویر یک الهه در کف قبر، جعبه موزائیک، تنها نوشته شرق که در منطقه شهداد یافت شده و بر لبه کوزه آبی نوشته شده بود. همچنین در قبور افراد مجسمههایی در ابعاد بزرگتر از آنچه پیش از این دیده بودیم قرار داده میشد که مشخص نیست پیکره و مجسمه چه کسی است.
این باستانشناس برجسته کشور بیان کرد: در جیرفت سلسله محوطههای باستانی وجود دارد که تاریخ تمدن ایران را متحول کرده است.
سیدسجادی که از سال ۱۳۵۳ در شهر سوخته فعالیت میکرد، با بیان اینکه شهر سوخته تنها شهر مهم و بزرگ ایرانی در شرق فلات ایران بوده است، گفت: کار مهمی که طی سال های فعالیتم در این منطقه انجام شده و از آن رضایت قلبی دارم این است که در سال ۱۳۷۶ در آن فضا تنها یک اتاق خشت و گلی وجود داشت که یک نگهبان و همسرش در آن زندگی میکردند، اما الان یکی از زیباترین موزههای ایران را در آنجا ساختهایم و ۱۲۰ خانواده از آنجا ارتزاق میکنند و در واقع کار باستانشناسی منجر به چنین فعالیت مفید اجتماعی و مردمی خوبی شده است. همچنین ۱۶ دکتر در آنجا تربیت شده و به مدارج بالایی رسیدهاند.
بنابر گزارش روابط عمومی مجموعه نیاوران، باستانشناس شهر سوخته در ادامه این نشست به تشریح بخشهای مختلف این محوطه باستانی از روی پلان و عکسهای مربوط به آن پرداخت و اظهار کرد: این شهر ۳۲۰۰ پیش از میلاد پایهگذاری و ۱۸۰۰ قبل از میلاد از بین رفته است. مساحت خانهها بین۹۰ تا ۱۵۰ متر بوده و چند نسل در آن زندگی میکردند. در اینجا ۷۰۰ تا ۸۰۰ قطعه بافته و پارچه یافت شده که به دلیل شرایط اقلیمی محیط از بین نرفته و باقی ماندهاند.
او همچنین گفت: شهر سوخته تنها سایت تاریخی در ایران است که بایگانی زیستی دارد و حدود ۱۱۰۰ اسکلت در آنجا طبقهبندی شده است و به بازسازی جامعه انسانی پرداختهایم که بخشی از آن از طریق پروژههای پایاننامههای دانشجویی انجام شده است.
این باستانشناس با بیان اینکه جمعیت شهر سوخته در اوج شکوفایی خود بین ۱۲ تا ۱۴ هزار نفر بوده است، افزود: در قبور شهر سوخته از یک لیوان ساده تا مجموعهای از اشیاء قرار میدادند، چون معتقد به زندگی جاویدان و بازگشت بودند و به دلیل آنکه مردم صلح دوستی بودند هیچ ادوات جنگی در این قبور یافت نشده است.
او اضافه کرد: در قبور زنان سفالهای رنگی یافتیم که نقش بز پویا روی آن ظروف مشاهده میشود که بسیار جالب توجه است. در ساخت زیورآلات نیز از سنگهای نیمهگرانبها و فلزات گرانبها استفاده میکردند و اولین و قدیمیترین چشم مصنوعی جهان نیز از این شهر یافت شده است.
سیدسجادی افزود: یکی از کشفیات شهر سوخته اسکلت میمون ماکاک است و فقط دو نوشته در این شهر یافت شده که شامل یک رسید یا فاکتور و یک لوح حسابداری است.
این باستانشناس بیان کرد: یافتههای باستانشناسی برگههای از هم پاره شناسنامه ما هستند که با درکنار هم قرار دادن آنها میتوانیم خود را، ریشه و هویتمان را معرفی کنیم.
سیدسجادی در ادامه این نشست که در کاخ نیاوران برگزار شد، اظهار کرد: در کشور تورم کارشناسان باستانشناسی داریم، اما در رشتههای میانی بسیار کمبود وجود دارد. به جوانان علاقهمند به باستانشناسی پیشنهاد میکنم در میان رشتهایها به خصوص «انسانشناس فیزیکی» و «گیاه باستانشناسی» ادامه تحصیل دهند.
باستان شناسان جوان حتما باید با یک زبان خارجی به خصوص انگلیسی آشنایی داشته باشند؛ چراکه منابع این حوزه به زبانهای خارجی است و استفاده نکردن جوانان از منابع یاد شده از جمله چالشهای باستانشناسی است.
درحال حاضر موزه ملی ایران در خیابان سیتیر نیز نمایشگاه «شهر سوخته، اسطورهای که تاریخ شد» را که حاصل کاوشهای این محوطه ۵ هزار ساله است، برپا کرده است. این نمایشگاه بیشتر به صورت تصویر بوده و اشیائی نیز در کنار آن به نمایش گذاشته شده است.
به گفته سید سجادی تاکنون فقط ۴ درصد از وسعت۲۸۰ هکتاری محوطه شهر سوخته کاوش شده است که شامل بخشهای مختلف مسکونی، صنعتی و گورستان است. به تازگی اعلام شده که کمبود منابع مالی و اعتبارات باعث توقف کاوشها در این محوطه باستانی شده است.
کانال عصر ایران در تلگراممنبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۰۶۴۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۵۴۳ میلیون دلار، ارزش خدمات باغ ملی گیاه شناسی
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما به نقل از روابط عمومی مرکز پژوهش های مجلس، این مرکز در گزارشی موضوع زوال باغ ملی گیاه شناسی بر اثر توسعه شهری نامتوازن را بررسی کرد.
در این گزاش آمده است:
باغهای گیاهشناسی، مکانهایی هستند که مجموعههایی از گیاهان زنده را با اهداف پژوهش، حفاظت، نمایش و آموزش نگهداری میکنند. باغهای گیاهشناسی نقش مهمی را در حفظ تنوع زیستی ایفا میکنند. این باغها که عموماً در فضاهای شهری قرار گرفتهاند؛ باعث ایجاد پیوند دوباره انسان و طبیعت شده و به بخشی از اکوسیستم شهری بدل شدهاند. باغ گیاهشناسی ملی ایران با قدمت طولانی ۵۵ساله در زمینی به وسعت ۱۴۵ هکتار بالغبر ۴۰۰۰ گونه گیاهی بومی، انحصاری، نادر و در معرض خطر انقراض را در خود جای داده است و طی دهههای اخیر به یک اثر ملی منحصربهفرد در موضوع حفاظت از ذخایر ژنتیکی در مجاورت پایتخت تبدیل شدهاست. این باغ در مقایسه با دیگر باغهای گیاهشناسی ملی در جهان در رتبه سوم از منظر تعداد گونههای مورد حفاظت و در رتبه پنجم از منظر وسعت قرار دارد. این باغ در دامنه جنوبی رشته کوه البرز در اراضی چیتگر، در شمال غربی تهران واقع گردیده است. طی سالیان اخیر توسعه نامتوازن شهری در منطقه ۲۲ و بلندمرتبهسازیها در مجاورت این باغ، نگرانیهایی را بابت زوال این باغ ایجاد کرده که در این راستا گزارش حاضر سعی کرده است، ضمن بررسی ارزشهای مختلف این باغ اعم از ارزشهای اکولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، مروری بر ضوابط حریم باغهای گیاهشناسی در جهان و ایران داشتهباشد و پیامدهای مختلف عدم رعایت حریم را به برنامهریزان شهری گوشزد کند. ارزشهای باغهای گیاهشناسی در نگاه کلی به دو دسته ارزشهای بهرهبرداری (شامل موجودیت، میراث آیندگان و نوعدوستی) و ارزشهای غیربهرهبرداری (شامل استفاده مستقیم و غیرمستقیم) قابل طبقهبندی است. درخصوص باغ ملی گیاهشناسی ایران اگرچه تاکنون ارزشگذاری اقتصادی رسمی توسط هیچیک از دستگاههای متولی در کشور انجام نشده است، اما براساس مطالعات پیشین درصورتیکه این باغ بهعنوان ثروت ملی کلی ایرانیان در نظر گرفته شود، صرفاً ارزش خدمات تفرجی - حفاظتی این گنجینه ملی برابر با ۵۴۳،۸۳۵،۸۵۰ دلار در سال برآورد میشود. رعایت حریم باغهای گیاهشناسی بهواسطه حفاظت از این باغها بهعنوان زیستگاههای انسانساخت در سطح جهان همواره مورد توجه بوده است. بهطور مثال در باغ گیاهشناسی کیو در لندن که ۱۳۲ هکتار وسعت دارد، یک منطقه حائل با وسعت ۳۵۰ هکتار در نظر گرفته شدهاست که نشان از اهمیت منطقه حائل برای حفظ کارکرد و حفاظت فیزیکی باغهای گیاهشناسی دارد. در ایران نیز مطابق با رویه انجام گرفته در سایر کشورها، حریم باغ ملی گیاهشناسی در سال ۱۴۰۱ به تصویب رسیده است که براساس آن ضلع شمالی باغ گیاهشناسی در جنوب اتوبان شهید همدانی جزء حریم باغ بوده و حداکثر ارتفاع مجاز ساخت برای کاربریهای مجاز در این محدوده با رعایت سایر ضوابط حریم ۱۵ متر تعیین شدهاست. بلندمرتبهسازی در مجاورت باغ ملی گیاهشناسی میتواند پیامدهای ناگواری نظیر کاهش شدید سفرههای آب زیرزمینی منطقه و باغ، خزان زودرس گونههای گیاهی بهدلیل کاهش وزش باد و جریانهای خنککننده، تشکیل جزایر حرارتی و افزایش دما در میکروکلیماهای باغ و خشکیدگی گیاهان حساس و نیمهحساس، افزایش میزان و گستره گردوغبار، اخلال در تبادل گازی و فتوسنتز و بروز ضعف در گیاهان، افزایش آلودگیهای صوتی و درنتیجه کوچ و نابودی جانوران موجود در این اکوسیستم، بههم خوردن تعادل نوری و اکولوژیکی و درنهایت زوال درختان و نابودی منظر را بههمراه داشتهباشد. با توجه به اینکه درختان و گیاهان باغ ملی گیاهشناسی ایران، دارای تنوع زیادی در بافت، شکل و رنگ هستند، ازاینرو هسته مرکزی بومشناختی یک چشمانداز را رقم میزنند و علاوهبر جنبههای زیباییشناسی، منفککننده کاربریهای مختلف و از بین برنده سیمای نامطلوب عوامل مصنوع هستند. در شرایطی که ساختمانهای بلندمرتبه و تودههای فشرده بناهای سیمانی و فولادی، نمای این پهنه سبز ارزشمند را از بین ببرند، لذا امکان خلق و تأکید بر توجه و نگاه به عناصر طبیعی که در به نظم کشیدن سیمای محیط، تأثیر روانشناختی دارد، از بین خواهد رفت. با توجه به این نکته مهم که در صورت بدعتگذاری صدور مجوز بلندمرتبهسازی در حریم باغ گیاهشناسی، زمینه برای دستاندازی بیشتر و صدور مجوزهای جدید هموار خواهد شد، پیشنهاداتی برای جلوگیری از زوال تدریجی باغ ملی گیاه شناسی ایران مطرح ارائه میشود: حفظ حریم و رعایت ضوابط استقرار واحدهای گروه خدماتی در اطراف باغ ملی گیاهشناسی، توقف ساختوساز و ابطال پروانههای صادره با رعایت حقوق و جلوگیری از ضرر مالکان، آموزش، آگاهیرسانی و تبیین جایگاه باغ گیاهشناسی بهعنوان یک سرمایه و گنجینه ملی برای عموم مردم ایران اسلامی، ثبت باغ ملی گیاهشناسی بهعنوان میراث جهانی یونسکو، تصویب ضوابط حریم برای دیگر باغهای گیاهشناسی کشور.